آیا شما سوالی دارید؟
لطفاً سوالات زیر را بخوانید و اگر نمی توانید جواب خود را پیدا کنید ، لطفاً سوال خود را برای ما ارسال کنید
ما در اسرع وقت به شما پاسخ خواهیم داد.
سوالات متداول کاربران
با ارائه مدارک مالکیت و تصرفات موجود از اداره ثبت اسناد تقاضای اخذ سند مالکیت بکنید
جهت مشاوره حضوری و احیاناً تنظیم قرارداد میتوانید با شماره 88435612-021 تماس حاصل فرمایید .
قطعاً شما که چنین نیت و هزینه ای را انجام داده اید واقف هستید و می بایست وقف نامه تنظیم شود .
پدر شما به عنوان مالک مشاعی که حدود بیش از پنج دانگ سند مالکیت بنامش است میتواند با تقاضای افراز و اخذ گواهی عدم افراز تقاضای دستور فروش مطرح کند و سهم عمه شما را هم خریداری کند فقط به جهت تخصصی بودن موضوع پیشنهاد میکنم حتما با مشورت و حضور وکیل این کار رو انجام دهید.
نظریه تولیت از سوی اداره تحقیق اوقاف مبنی بر قبول تولیت و یا رد تقاضای تولیت ، قابل اعتراض در دادگاه عمومی حقوقی می باشد که غالباً در شعبه هشتم شهید بهشتی رسیدگی خواهد شد .
با توجه به اینکه مدیون شما مستأجر موقوفه می باشد و همچنین مالک اعیانی و در قرارداد اجاره قید شده مستأجر حق انتقال به غیر ندارد لذا این نقل و انتقال و یا توقیف مستلزم رضایت موقوفه می باشد که عموماً اداره اوقاف مخالفتی نمیکند و با حفظ حقوق موقوفه می توانید آنرا توقیف کنید . حتماً برای کسب رضایت موقوفه به اداره اوقاف مراجعه نمایید.
برای پاسخ به سوال شما چند موضوع قابل بررسی است ؟
وقف خاص است یا عام که تشخیص آن با متخصص اوقاف است ؟
دوم آنکه نیت وقف است یاخیر؟
برای مراجعه حضوری با شماره 88435612 تماس بگیرید
لطفا بدون ارائه مدارک و بررسی همه جانبه از هیچ وکیلی تقاضای ارائه طریق نکنید چون مثال پزشکی است که بدون معاینه و بررسی آزمایشات نظر به جراحی بیمار داشته باشد .
نیاز به رویت مدارک و بررسی همه جانبه هست و الزاما مراجعه حضوری
چنانچه مدرکی در سوابق پرونده اداره پیدا شد دال بر اینکه عرصه موقوفه به عنوان امین و یا خادم به متصرفین و یا اجداد آنها تحویل داده شده است میتوانید با استناد به ماده 171 آئین دادرسی مدنی ابتدا یک اظهارنامه ارسال نمایید و پس از آن دادخواست رفع تصرف به دادگاه ارائه نمایید .
با سلام
قاعدتاً چون مشمول مرور زمان میشود و از طرفی تصرف این افراد متمادی بوده است و از طرفی سوء نیت محرز نمیشود قرار منع تعقیب و یا حکم برائت صادر میشود.اگر سند مالکیت موقوفه اخذ شده یا احیاناً عمملیات ثبتی به نام موقوفه صادر شده دعوای خلع ید مطرح کنید بهتر به نتیجه خواهید رسید.
دوست عزیز در صورتیکه شما قرارداد اجاره با موقوفه ندارید تصرف شما در عرصه موقوف در حکم غصب بوده و مشمول قانون اصلاحات ارضی نخواهید شد و در این خصوص قطعاً دعوی خلع ید به نفع موقوفه خواهد بود ضمنآ اینکه قانون ابطال هم صراحتاً موضوع قرارداد اجاره را تحت شعاع قرار داده .
با سلام برای گرفتن حکم تولیت در اداره تحقیق اوقاف استان خود می بایست تقاضای تولیت کنید چنانچه به متن وقف نامه اشراف دارید نیازی به داشتن وقف نامه نیست چنانچه اصلاً وقف نامه ای موجود نباشد موضوع تولیت منتفی است و نمیتوانید تولیت بگیرید.
با سلام چنانچه اجاره نامه با متولی موقوفه طی این سالها منعقد شده باشد متولی نمیتواند دعوی خلع ید مطرح نماید ولی چنانچه اجاره نامه ای منعقد نشده باشد پرداخت اجاره بهاء به منزله اجرت المثل ایام تصرف محسوب شده و هر زمانی که متولی اقدام کند می بایست مورد اجاره را به ایشان تحویل نمایید .
در صورت داشتن متولی تنظیم قرارداد اجاره اداره اوقاف بدون ذکر و نام متولی وجاهت قانونی ندارد و آن قرارداد فی النفسه باطل می باشد.
با ارائه قرارداد اجاره دعوای خلع ید وجاهت قانونی ندارد و قطعاً این دعوی محکوم به رد است .
چنانچه موقوفه دارای متولی می باشد اصطلاحاً گفته میشود موقوفه غیر متصرفی است و اداره اوقاف به تنهایی سمتی جهت گرفتن اجاره بها و یا تنظیم قرارداد اجاره ندارد که اصولاً اداره اوقاف چنین تخلفی نمیکند ممکن است متولی فوت شده و یا ممنوع التولیه شده باشد که اداره اوقاف قرارداد اجاره با پدر شما تنظیم کرده
اول اینکه غالباً سند اجاره با حق تملک اعیان میباشد .
لذا پس از تنظیم سند اجاره شما میتوانید سند اعیانی از اداره ثبت اسناد دریافت کنید و اعیانی متعلق به شماست .
اداره اوقاف محل به جهت آنکه تصدی موقوفه را برعهده دارد و از اداره موقوفه منافعی کسب میکند این روند اداری و حقوقی است که مخالفتهایی رو مطرح کند اما در حل مسئله شما باید عرض کنم که راهکار قانونی استفاده از استفتاء لازم وضروری است که کاملاً تخصصی است و خارج از عهده جنابعالی می باشد.
خودتون با در دست داشتن مدارک شناسایی که مثبت انتساب نسب با واقف هست به اداره ثبت احوال مراجعه کنید و گواهی فوت صادر میکنند و به شما می دهند .
سلام علیکم.موقوفه ای بعد از تشریفات و ثبت در سامانه حدود چندین سال بدون تولیت میماند و در این مدت به حسب وقف نامه باید دیگری از اولاد متولی باشد ولی با استناد به اینکه ایشان بر علیه وقف شکی میشود و جهت دخل وتصرف در موقوفه ادعا میکند حسب امر چگونه متولی بعد از آن مشخص میشود؟..سپاس؟
خیر، در صورتیکه موقوفه متولی دارد اداره اوقاف و یا تحقیق اوقاف حق انتخاب هیئت امناء ندارند
ولیکن در نظر داشته باشید اگر وصیت نامه عادی باشد تنفیذ وصیت نامه امری است لازم
متوجه منظور شما از تشکیل هیئت امنا نمیباشم
چنانچه حکم هیئت امنائی از اداره تحقیق اوقاف گرفته اند از طریق مراجع قضایی باید ابطال آنرا بخواهید
اگر چنانچه بدون داشتن حکم ، هیئت امنا تشکیل داده اند و در صورت مزاحمت برای شخص شما که متولی هستید میتوانید به مراجع کیفری طرح شکایت کنید.
نسلاً بعد نسل به معنی این است که در صورتیکه هر نسل از بین بروند تولیت به نسل بعدی میرسد به عنوان مثال واقف چند پسر دارد تا همه پسران از بین نرفته باشد نوبت به نوه ها نمی رسد . بطناً بعد بطن یعنی پشت به پشت با این توضیح که تا زمانیکه نوه اول از بین نرفته باشد نوبت به نوه بعدی نمیرسد.
در این سوال چند فرض وجود دارد
اگر وقف شده و قبض و اقباض صورت گرفته که باید دلیلی باشد تا اشتباه بودن را در محکمه ثابت نمود
اگر وقف شده و قبض و اقباض صورت نگرفته باشد میتوان وقف را باطل کرد
در کل نیاز به بررسی بیشتر دارد .
چنانچه عرصه و اعیان موقوفه باشد که به مستاجر اجاره داده شده بله پس از پایان قرارداد شخص متولی میتواند تخلیه آنرا از محکمه بخواهد ولو اینکه آن مستاجر بیست سال آنجا سکونت داشته باشد هیچ حقی برای مستاجر ایجاد نمیکند
چنانچه در اجاره عرصه به شرط تملیک مدت تعیین شده باشد بطوریکه می بایست در آن مدت احداث بنا کرد و چنانچه عدم احداث بنا از شرایط فسخ قرارداد اجاره باشد و متولی یا اداره اوقاف نسبت به فسخ اقدام نکرده باشند به نظر می رسد حق فسخ خود را اسقاط نموده اند و این حق همچنان برای شما باقی است .
از طریق دادگاه حقوقی طی دادخواستی تقاضای تحویل موقوفه را بخواهید
در قرارداد های اجاره موقوفه معمولاً شرط شده که مستأجر حق انتقال به غیر به هیچ نحوی چه جزئی و چه کلی بدون اخذ اجازه از اداره اوقاف و یا متولی موقوفه ندارد اما آنچه در عرف قضایی رایج است قضات در این خصوص حق تملک اعیانی را از مسنأجر سلب نمی نمایند مضافاً اینکه اداره اوقاف عموماً در طرح دعوا علیه مستأجر دارای مالکیت اعیانی بسیار خویشتندار می باشد .
در پاسخ به سوال اول توجه داشته باشید در حال حاضر قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف مصوب سال 1363 لازم الاجرا است و قوانینی دیگر منسوخ شده است .
در پاسخ به سوال دوم باید عرض کنم که متاسفانه در هیچ یک از مواد قانونی ضمانت اجرایی برای سوء مدیریت سازمان اوقاف چه در بحث تصدی موقوفه و چه در بحث نظارت پیش بینی نشده است.
اگر پذیره نقل و انتقال طبق نظر کارشناس رسمی دادگستری به حساب موقوفه پرداخت شده پس مشکلی نیست دادخواست الزام به تنظیم سند بدید در غیر اینصورت فقط دادخواست وجه التزام علیه فروشنده بدید و فروشنده را تحت فشار قرار بدید تا با جبران خسارت ضرر و زیان معامله را فسخ کند .
سوال مطروحه دو حالت دارد ؛
حالت اول اینکه شما مستقیم از اداره اوقاف حق تملک اعیان خریداری کردید که می بایست اداره اوقاف سند را تنظیم کند و در غیر اینصورت می بایست دعوای تنظیم سند رسمی اجاره در دادگاه عمومی پاکدشت مطرح نمایید
حالت دوم اینکه شخصی سند اجاره با اداره اوقاف با حق تملک اعیان داشته و این حق را به شما واگذار کرده که در این حالت اجازه موجر (موقوفه متقین) الزامی است که بر عهده فروشنده است و دعوای مطالبه وجه التزام علیه فروشنده مطرح کنید.
اگر در وقف نامه مباشرت متولی شرط نشده باشد متولی میتواند برای انجام امور خود وکیل بگیرد اما اگر وکالت متقاضی تولیت برای برادر خود برای اخذ تولیت بوده توجه داشته باشید مطابق آیین نامه اختیارات اداره تحقیق و آیین دادرسی مدنی وکیلی که متقاضی تولیت برای اخذ تولیت استخدام میکند حتماً باید وکیل دادگستری باشد نه وکیل مدنی لذا برادر متولی میبایست الزاماً به وکیل دادگستری وکالت مراجعه به مراجع قضایی و غیر قضایی دهد.
با سلام
لطفآ بفرمایید منظورتون ازعدم همکاری اداره اوقاف اداره محل هست یا اداره تحقیق؟
خیر اداره اوقاف نیازی به اخذ استعلام ندارد چراکه به طور کلی موجر می تواند مورد اجاره را برای هر منظور اجاره دهد و مستآجر منطبق با قرارداد اجاره و استفاده خود می بایست موانع قانونی استفاده از مورد اجاره را رفع نماید و چنانچه رفع آن غیر ممکن باشد میتواند قرارداد اجاره را منفسخ نماید.
نهر متروکه متعلق به شهرداری می باشد و صدور سند مالکیت از سوی اداره ثبت بلامانع است و چنانچه نهر یا حریم که با ذرع مقیاس گذاشته می شود متعلق به مالک حقیقی باشد صدور سند به نام مالک قانونی، شرعی است.
با توجه به قانون موجر و مستأجر مصوب 1356 مالک (موقوفه) میتواند با اخذ پروانه ساختمان نسبت به تخلیه مورد اجاره اقدام کند که در اینصورت حقوق کسب و پیشه مستأجر بنا به نظر کارشناس رسمی دادگستری از سوی مالک به صندوق دادگستری سپرده میشود و مستأجر میتواند آن را برداشت نماید.
در تنظیم قرارداد حتما دقت داشته باشید که شخص دیگر قرارداد شخصیت حقوقی است در نتیجه در قرارداد خود طرف دیگر را موقوفه…با تولیت آقای… ذکرکنید چنانچه قصد تنظیم قرارداد خصوصی با رعایت چارچوب قانونی با رعایت قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف را دارید میتوانید با پیام گذاشتن در قسمت “ارتباط با ما” با شرایط تنظیم قرارداد و پرداخت حق مشاوره آشنا شوید .
منظور اینست در مقابل خواسته اداره اوقاف تمکین نکنید و به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل کنید
نظر به اینکه آب جزء منافع رقبه می باشد و از سویی توابع مال محسوب میباشد لذا در موضوع رقبه در تبعیت از عرصه در ارزشگذاری عرصه موقوفه ملاک عمل قرار گرفته و پذیره بر اساس آن نیز قابل محاسبه است ولیکن به تنهایی آب که جزء منافع رقبه می باشد شامل پذیره نمی باشد .
ضمناً موضوع کلی پذیره در آئین نامه نحوه وصول پذیره مصوب 1365 پیش بینی شده است
متاسفانه ادارات اوقاف خود را در تمام منافع موقوفات ذینفع می دانند با الاخص که تولیت در موقوفه ای اشتراکی وصف شده باشد و رقبات موقوفات متعدد با شد و درآمد چشمگیری داشته باشد چنین دخالتی از سوی اداره اوقاف غیر قانونی است شما با تمام انرژی و قدرت جهت حفظ حقوق موقوفه به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل کنید.
.
چنانچه مقصود واقف یک قطعه زمین بوده با مشخصات موجود حال فرقی نمیکند که متراژ آن 1000 متر باشد یا 1200 متر و وقف صحیح است اما اگر واقف قید کرده باشد مثلاً 1000 متر از قطعه زمین فلان حال میتوان نسبت به زیاده موقوفه دعوای ابطال مطرح کرد
هرچند در هر عقدی قصد و نیت فاعل عقد، شرط اساسی عقد گفته شده ولیکن حسن نیت میتواند 2 چیز را در بربگیرد 1-شرعی بودن نیت واقف که در ماده 66 قانون مدنی به مشروعیت قصد اشاره نموده است 2- نیت قلبی در عقد وقف ،همان نیت خالصانه و خاضعانه استدر مواردی دیده شده شخص به قصد بی بهره گذاشتن فرزندان، اموال خود را وقف نموده ویا به جهت ریا مکانی را وقف نموده که به قصد خوش نام بودن وقفی را به ثبت رسانده باشد نه نیت خداپسندانه که این موارد نقطه مقابل حسن نیت می باشد .
چنانچه در وقفنامه قید شده که متولی و یا موقوف علیهم حق واگذاری موقوفه را به مدت بیش از سه سال ندارند و این در حالیست که پس از انقضاء هر سه سال مجدد با شما تمدید قرارداد اجاره شده باشد در نتیجه قرارداد قانونی تلقی میشود و در صورت موجد حقوق ایجاد شده مستأجر مستحق دریافت حقوق ایجاد شده خواهد بود
چنانچه فروشنده اعیانی (مستاجر موقوفه ) اعیانی را به فرد دیگری واگذار نموده باشد و در زمان واگذاری پذیره نقل و انتقال مورد اجاره را به موقوفه پرداخت کرده باشد در حال حاضر وراث منتقل الیه می توانند نسبت به تنظیم سند رسمی اجاره دعوا مطرح نمایند.
موضوع نظارت بر اساس مندرجات وقفنامه قابل بررسی است و بدون مطالعه وقف نامه نمیتوان اظهار نظر کرد
1- نسلاً بعد نسل یعنی نسلی خاتمه یابد نوبت به نسل دیگر می رسدمثال عموهای شخصی ازبین بروند نوبت به فرزندان آنها می رسدبطناً بعد بطن یعنی برادر بزرگ از یک نسل سپس از بین رود تا نوبت به فرزند بعد برسد . 2- خیر متولی فقط پاسخگو به ناظر می باشد .
خیر دوست عزیز بعد از وقوع وقف هیچ کس نمیتواند در نیت واقف تغییری ایجاد کند حتی خود واقف چه رسد به متولی یا موقوف علیهم . و همه چیز باید بر اساس وقفنامه عمل شود .
با سلام ؛آنچه اینجانب از سوال حضرت عالی متوجه شدم آنکه واقف خود حسینیه را ساخته و اتمام نموده در نتیجه شرط درج شده در وقفنامه منتفی استولی چنانچه متولی نسبت به ساخت آن و تکمیل آن اقدام نموده در نتیجه می بایست از ثلث اموال واقف برداشت نماید و در چنین موردی می بایست از وراث واقف مطالبه نماید .
با سلامدوست عزیز همانگونه که در قانون مدنی و متون فقهی در تعریف وقف گفته شده است تسبیل عین می باشد لذا وقف باید در موضوع عین باشد نه منافع عین و در پاسخ باید گفت منافع را نمیتوان وقف نمود مگر اینکه شما سی دی را وقف کنید و در ازای ارائه آن وجهی دریافت نکنید و این حالتیست ه چون مال منقول است این وقف ثبت نخواهد شد مثال آن مانند مهر، ادعیه،قرآن و کتبی است که در تکایا و یا مساجد وقف می شود.تمام شرایطی و مقررات و نظامات دولتی که برای یک شخص حقوقی لازم الاجراست برای مال موقوفه نیز لازم الرعایه است و نیاز به اخذ مجوز نیز هست.
نکته مهم اینکه قرارداد اجاره اداره اوقاف دارای چه شرایطی است یعنی آیا حق تملک اعیان به مستأجر واگذار شده است یا خیر ؟چنانچه بدون حق تملک اعیان و یا حق احداث بنا به اجاره واگذار شده باشد قابل تخلیه است البته به شرط آنکه احراز سمت شخص متقاضی (متولی ) ثابت گردد.
بله شما میتوانید تقاضای تولیت نمایید و قطعآ این حق برای اولاد ذکور واقف متصور است .
بطناً بعد بطن ؛ یعنی انتقال یافتن بدین توضیح که زمانی که گفته میشود اولاد ذکور نسلاً بعد نسل بطناً بعد بطن یعنی هرگاه نسل اول تمام شد نوبت به نسل بعدی انتقال می یابدعقباً بعد عقب ؛ یعنی با وجود فرد قدیمی تولیت به فرد جدید نمی رسد
اولاً : در باب سهام عرض می کنم مطابق نظریه مشورتی شماره 4589/7-1376/12/14 سهام شرکت در حکم عین است و وقف آن صحیح است . ثانیاً:در فرض سوال مطروحه شرط در وقف صحیح است و چنانچه شرط محقق نشود می توان وقف را باطل نمود در توضیح به عرض می رسانم شرطی که خلاف مقتضای ذات عقد نباشد صحیح است . با عرض معذرت متوجه بند آخر سوال نشدیم لطفاً به تفسیر سوال آخر را مطرح نمایید.
در فرض سوال مطروحه عرض می کنم ؛چون تولیت پیش بینی شده ارشد و اصلح ذکور اولاد خود و ارشد و اصلح ذکور اولاد اولاد آن و ان نزلو نسلا بعد نسل یعنیهر طبقه بر طبقه دیگر وهر نسل بر نسل دیگر مقدم است و چون صلاحیت نیز مورد بررسی است لذا در هر طبقه پسر ارشد می بایست از نظر تقوا صالح نیز باشد.
با سلامتوجه داشته باشید زمانی که مورد اجاره (عین مستأجره ) زمین زراعی است دو حالت پیش می آید یا مستأجر دارای حق نسق بوده یا خیرحالت اول آنکه می توان دادخواستی مبنی بر الزام به تنظیم سند رسمی اجاره تقدیم دادگاه عمومی شهر ری نمودحالت دوم آنکه مستأجر دارای حق نسق نبوده و در این فرض هر زمانی متولی اقدام به تخلیه کند توانایی تخلیه ملک زراعی را خواهد داشت و بر مستاجر حقی متصور نیست.
در فرض سوال در صورتیکه خواهر یا برادری از متولی باقی نباشد تولیت به فرزند ارشد از نسل متولی می باشد.چنانچه متولی خواهر یا برادر داشته ولی در قید حیات نباشند باید دید ابزرگترین فرزندی که از نسل متولی است چه کسی است.
سلامناظر و امین دو مقوله متفاوت است ناظر وظیفه اش نظارت بر عملکرد متولی است که خود بر دو نوع اطلاعی و استصوابی استولیکن امین علاوه بر نظارت می تواند بر کلیه امور متولی دخل و تصرف نماید و از اقدامات نابخردانه متولی جلوگیری به عمل آورد می توان گفت مرتبه بالاتری از ناظر استصوابی است .
با سلام نظر به اینکه در تعریف وقف گفته شده وقف،حبس عین مال در راه خدا است لذا پول ، حق سرقفلی مال محسوب نمی شود چرا که حق است نه عین و پذیرش وقف امکانپذیر نیست ولیکن در باب سهام متذکر شوم مطابق نظریه مشورتی شماره 4589/7-1376/12/14 سهام شرکت در حکم عین است و وقف آن صحیح است .
با سلام وعرض تبریک سال نودر صورتیکه وقف برای مدتی انجام گرفته باشد عنوان آن حبس می باشد و آن ملک را محبوسه می نامند بله هر یک از وراث به نسبت سهم خود می توانند به دادگاه عمومی مراجعه نموده و طرح دعوا بنماینددر باب اظهار نظر در خصوص نوع طرح دعوا باید به عرض برسانم با توجه به وقف نامه و اقدامات صورت گرفته در محبوسه نوع دعوا متفاوت خواهد بود ولیکن از آنجاییکه در چنین مواردی محبوسه کما کان در ید و تصرف ادارات اوقاف است می بایست مدارک و اقدامات صورت گرفته کاملا مورد بررسی قرار گیرد که کار فوق العاده تخصصی است .
اولاً : در باب سهام عرض می کنم مطابق نظریه مشورتی شماره 4589/7-1376/12/14 سهام شرکت در حکم عین است و وقف آن صحیح است .
ثانیاً:در فرض سوال مطروحه شرط در وقف صحیح است و چنانچه شرط محقق نشود می توان وقف را باطل نمود در توضیح به عرض می رسانم شرطی که خلاف مقتضای ذات عقد نباشد صحیح است .
با عرض معذرت متوجه بند آخر سوال نشدیم لطفاً به تفسیر سوال آخر را مطرح نمایید.
شرط صحت وقف آن است که واقف مالک مال وقف شده باشد چنانچه شخصی مال دیگری را وقف کند این وقف باطل است و وقف نامه بلا اثر می باشد چنانچه از وقف نامه سوء استفاده ای شده باشد می توان از دادگاه جلوگیری از اقدامی همچون ساخت و ساز و غیره را تقاضا نموددوست عزیز متاسفانه سوال شما به دلیل کلمات بیش از حد تعریف شده در سایت ناقص ثبت شده است لطفا سوال خود را مجدد و خلاصه مطرح کنید.
میبایست دعوای الزام به تنظیم سند علیه فروشنده و مالک (وراث) مطرح گردد و چنانچه نشانی آن ها معلوم نباشد از طریق نشر آگهی صورت پذیرد
شما به دو گونه می توانید عمل کنید؛1- به همان صورت قولنامه ای که خریداری کردید به فروش برسانید2-به اداره اوقاف مراجعه نمایید و با ارائه اسناد و قولنامه های قبلی تقاضای تنظیم سند کنید و با پرداخت حداکثر 30% از ارزش بهاء زمین حق احداث بنا اخذ نمایید و پس از آن با داشتن اجاره نامه رسمی که اداره اوقاف تنظیم نموده به اداره ثبت محل مراجعه و سند 6 دانگ اعیانی اخذ نمایید.
چنانچه در وقف نامه اشتراک در تولیت شرط شده باشد در نتیجه آن سه نفر نیز بدون تعیین س نفر دیگر نمی توانند موقوفه را اداره کنند ولیکن چنانچه شرط اشتراک نشده باشند آن سه نفر خود اداره موقوفه را بر عهده خواهند داشت و در این صورت درآمد موقوفه به حساب موقوفه واریز می گردد وبنا بر صلاحدید متولیان در راستای اجرای نیت واقف خرج می گردد .
چنانچه زمین،وقف حسینیه شده باشد در نتیجه منافع آن خرج حسینیه خواهد شد به صورتیکه درآمد حاصل از آن در حساب مشترک موقوفه واریز می گردد و متولیان میتوانند نسبت به برداشت آن با امضاء متولیان و رئیس اداره اوقاف محل،اقدام نمایند و همچنین با نظر اداره اوقاف خرج حسینیه نمایند و همه ساله بودجه آن را تنظیم کنند و صورت حساب آن را به همراه فاکتورها به اداره تحقیق اداره مربوطه اعلام کنند .
ازآنجائیکه انتقال منافع مورد اجاره منوط به اذن و اجازه موجر می باشد لذا در اینجا اخذ رضایت مالکانه الزامی استهم اکنون شما می توانید به متولی مراجعه نموده و تقاضای انتقال بدهید و می بایست از اداره اوقاف مربوطه کارشناسی تعیین گردد و ارزش سرقفلی محاسبه شود و طبق قانون نحوه وصول پذیره موقوفات می بایست 10٪ ارزش سرقفلی را به موقوفه پرداخت نماییدپرداخت مبلغ فوق به منزله اذن موجر می باشد و میتوانید به هر شخصی منتقل کنیدچنانچه متولی نسبت به انتقال سرقفلی موافقت خود را اعلام نکند می توانید از طریق مراجع قضایی حقوقی دادخواست تجویز انتقال منافع دهید که با ارجاع موضوع به کارشناس رسمی دادگستری و پرداخت 10٪ ارزش سرقفلی در حساب صندوق دادگستری ، می توانید آن را به هر شخصی انتقال دهید.
چنانچه هیچ یک از فرزندان ذکور قبول تولیت ننمایند موضوع تولیت به شخص بعدی می رسد یعنی فرزندان دختر حال شما می توانید با مدارک مثبت اتصال نسب به واقف و عدم اقدام واجدین شرایط تولیت(پسران) به اداره اوقاف محل وقوع ملک وقف شده مراجعه و تقاضای تولیت نمایید
در صورتیکه واقف ملکی را جهت تأسیس مسجد وقف کند پس از وقف هیچ احدی نمی تواند در وقف نامه تغییری حاصل کند یا بر آن متمم قرار دهد در نتیجه اقدام شخص هم در تنظیم وقف نامه و هم در تصرف غیر شرعی است و می توان با مراجعه به اداره اوقاف محل مورد را بازگو کرد تا اداره مربوطه اقدام قضایی نماید.
وقف باطل است چون شرط صحت وقف تسلیم مال به حاکم یا متولی وقف است و چنانچه واقف خود را متولی قرار نداده باشد در نتیجه مال به تسلیم متولی داده نشده و چون به حاکم نیز داده نشده پس وقف باطل و صلح تهی از ایراد است